اگر شما در حال خواندن این مطلب هستید، به این معناست که میخواهید اطلاعات بیشتری درباره یک کوچ (coach) پیدا کنید؛ اینکه یک کوچ چه کاری برای مراجعهکنندگانش انجام میدهد و آن افراد چه نتایجی به دست میآورند که خواهان کار کردن با یک کوچ خوب هستند.
مهارتها و ویژگیهای یک کوچ خوب
کوچها بهطور متعارف دورههای مشخص و در سطوح مختلفی را میگذرانند تا با مهارتهای اصلی و پایه کوچینگ همچون گوش شنوا، سؤالات مؤثر و بازخورد آشنا شوند و آنها را به کار بگیرند تا مراجعانشان بهتر بتوانند خود را بشناسند و کشف جدیدی نسبت به خود، دیدگاهها، ارزشها و باورها و درنهایت رفتارهایشان داشته باشند؛ اما پیشازاین مهارتها، مهارت اصلی دیگری وجود دارد که آن چیزی نیست جز ساختن بنایی بر پایه اعتماد که بدون آن تمام مهارتهای کوچینگ بیپایه و اساس خواهند بود.
برقراری یک رابطه انسانی مبتنی بر اعتماد در کاری که مربوط به درون و روان ما انسانها میشود، نه فقط یک مهارت که یک ضرورت است.
کوچها معمولاً افرادی هستند که از ویژگی کمک کردن به دیگران لذت میبرند، آنها از ایجاد ویژگیهایی همچون رشد و پیشرفت نهتنها در خود که در افراد دیگر نیز لذت میبرند و تمایل دارند تا جایی که میتوانند در این امر به دیگران کمک کنند.
آنچه در اینجا میخوانید ویژگیهای یک کوچ نیست، بلکه ویژگیهای یک کوچ خوب است. شاید بد نباشد بهجای دنبال کردن ویژگیهای یک کوچ متعارف، به دنبال ویژگیهای یک کوچ خوب باشید:
1. یک کوچ خوب خویشتنآگاه است
یک کوچ برای آنکه بتواند به یک کوچ خوب و مؤثر تبدیل شود باید بتواند در وهله اول خود، سبک کوچینگ و نحوه دریافت و تعامل خود با دنیای بیرون را دریابد. یک کوچ خوب قادر است سفرهایی از درون به بیرون و از بیرون به درون داشته باشد.
2. یک کوچ خوب میتواند مسائل را مشخص کند و در معرض دید دیگران قرار دهد
عدم وضوح و تشخیص درست مسائل و مشکلات، مانعی برای ایجاد تغییرات مثبت و فقدان رهبری مؤثر است. یک کوچ خوب میتواند مسائل را از هم تفکیک و آنها را مشخص کند.
3. یک کوچ خوب برای هر جلسه با اطلاعات، مثالها و ایدههای متنوع حضور پیدا میکند و آماده بحث کردن است
جلسات کوچینگ معمولاً باید از قبل برنامهریزی شده باشند و کوچ باید دستور کار مشخصی در این زمینه داشته باشد و مأموریت آن روز را مشخص کند. بدون داشتن ساختار، جلسات کوچینگ میتوانند به گفتگوهای بیهدف و خنثی تبدیل شوند.
4. یک کوچ خوب با افراد همچون شرکای خود برخورد و دستاوردهای آنان را تشویق میکند
او مطمئن است که این افراد به تعهدات خود پایبند هستند. برخی کوچها سختگیر و برخی دیگر آسانگیر هستند اما چیزی که همه کوچهای خوب در آن مشترک هستند، احترام به مراجعهکننده است. خشم یا عدم رضایت جایی در روابط کوچینگ مؤثر ندارد و فقط آتش تضاد را شعلهور میکند.
5. یک کوچ خوب نقاط قوت و ضعف مراجعهکننده خود را میداند
یک کوچ خوب مانند مربیان ورزشی نقاط ضعف و قوت مراجعهکننده خود را بهمنظور رساندن او به بالاترین سطح بهرهوری در سطح فردی و جمعی شناسایی میکند.
6. یک کوچ خوب انتظارات خود از جلسه کوچینگ را در آغاز جلسه شفاف میکند
هم کوچ و هم مراجعهکننده باید این درک را داشته باشند که جلسات هدف خاصی دارند و باید بر سر هدف جلسه به توافق رسید و برای رسیدن به هدف به آهستگی حرکت کرد.
7. یک کوچ خوب زمان کافی برای بحث بر سر مسائل و دغدغهها را به مراجعهکننده خود میدهد
یک کوچ خوب بهجای عجله داشتن و شتاب گرفتن به مراجعهکننده زمان میدهد و برای زمان او ارزش قائل میشود او از مراجعهکننده میخواهد که با تفکر بیشتری در این راه مشارکت داشته باشد.
8. یک کوچ خوب به دنبال ایدهها میگردد و آنها را بخشی از راهحل مسئله قرار میدهد
اگر یک کوچ نخواهد ایدهها، افکار یا پیشنهادها مراجعهکننده را بشنود، باید بداند در مسیر درستی حرکت نمیکند. کوچ حضور دارد تا در خدمت مراجعهکننده باشد؛ او آنجا نیست که مراجعهکننده به منیتهای کوچ اهمیت دهد.
9. یک کوچ خوب به مراجعهکننده گوش میدهد و سعی میکند تا دیدگاههای او را دریابد
یک کوچ خوب بهجای سرزنش کردن و انتقادهای غیرمفید به مراجعهکننده اجازه میدهد تا مسائل را از دیدگاه خود توضیح دهد و این مسئله میتواند ریشه سوءتفاهمها یا ارتباطات نادرست را مشخص کند.
10. یک کوچ خوب در همه مسائل مشتاق و خوشبین است
گاهی اوقات مسئله درباره چیزی است که مراجعهکننده تمایلی به صحبت کردن درباره آن ندارد یا از آن خجالت میکشد. این وظیفه کوچ است که راه بیان این مسائل را از طریق ایجاد یک نگرش سازنده نسبت به موضوع تسهیل کند.
11. یک کوچ خوب خواستار تعهد به راهحلهای توافق شده است
کوچها نمیتوانند درباره انتظارات خود بیتفاوت باشند، اگر مراجعهکننده پاسخگوی روند نیست، ادامه دادن کوچینگ تلف کردن زمان هر دو طرف است.
12. یک کوچ خوب منابع، برنامههای آموزشی و حمایتهای لازم برای رسیدن به راهحل را فراهم میکند
کوچینگ با پایان یافتن هر جلسه پایان نمییابد. این بر عهده کوچ است که راهنماییهای موردنیاز برای پیشروی مراجعهکننده را تا جای ممکن بر عهده بگیرد.
13. یک کوچ خوب از مراجعان حمایت و پشتیبانی میکند تا به اهداف و تغییرات دلخواه خود دسترسی پیدا کنند
توسعه و پیشرفت حرفهای یک تلاش تیمی است. عاقلانه نیست که بعد از یک جلسه کوچینگ، مراجعهکننده را به حال خود گذاشت تا به اهداف خود دسترسی پیدا کند.
14. یک کوچ خوب جلسات کوچینگ را به روشی زمانمند پیگیری میکند
خوب است که در پایان هر جلسه کوچینگ برنامهای برای جلسه بعد و انجام تعهدات در نظر گرفته شود.
این ویژگیها بهطور خلاصه اصولی هستند که یک کوچ خوب برای ایجاد رابطه مؤثر و دستیابی به نتایج مثبت باید در نظر داشته باشد.